یوسف و زلیخا که من باشم

:: اکرم خوشوقت

 

 

من با نویسنده خویشاوند این داستان خویشاوندم و ثبت احوال نام زلیخا را از تاریخ چاپ با رشوه این داستان را در این مجله به نام ناتاشا یا ام الکتایون تغییر پذیر می داند.

پس زلیخا به ام الکتا تغییر پذیر باشد.

بعد از این اتفاق دیگر در را به رویش باز نکردم و البته سقف هم از 6 گز جابجا شده بود. هر کاری هم می کردم در را هم باز می کردم آن چنان سقف جابجا شده بود که نتواند بیاید تو. کمتر یا بیشتر ـ به هر حال سقف روی چار چوب در که می افتاد در به رویش باز نمی شد. وزن متوسط مرد برای من که زن می شدم 70-73 کیلو بود و درز در چوبی با ریشه بعضی از گیاهان که از سقف روییده بود پوشیده گشت. گیاهانی مثل عزیز مصر یا درمان چاقی موضعی، حالا شما تصور کیند زمان رستاخیر یوسف است سقف هم بدین گونه اما ریشه گیاهان که بر سر و روی من روییده نمی گذارد به او بیاورانم که ای بابا گیرم که بخواهم یا نخواهم گیرم که من به یوسف پیشنهاد را دادم گیرم بتوانی بیایی تو. گیرم بخواهی باور کنی که سقف ها جابجا شده اند. عزیز من پیراهن تو پاره نخواهد شد. اما باز در به رویش باز نمی شد.

مادر نشده بودم اما پسرم هی به من می گفت: چاقو ها را پنهان نکن. من که از میوه ها چیزی بیش از ترنج دوست تر نمی دارم و پدر هم که به ما شک نخواهد کرد و همه اقرار می کنند مرد همسایه همچنان زیباست. حالا فکر کنید در به رویش باز هم شده و من پیراهن او را هم گرفته ام و پسرم هم ترنج را بریده هم دست خودش را هم شکم این مرد برای اینکه باور کنید من هنوز باکره ام رنگ پولیوری سفید انتخاب می شود. پولیور تمام پشم مارک ترکیه قبل از اینکه جد این مرد عصا را هم سفید درک کنید.

آخه جد این مرد هم نتوانست یعقوب باشد. چه اصراری است حال آنها اسطوره باشند اما انگار برای برطرف کردن باکرگی راهی جز این نیست.

یوسف تنها 12 پدر

داستان از اینجا آغاز می شود. پولیور یوسف پاره و حتی نخ نما است در جابجا نگشت و من برای شوهرم استدلالی نداشتم که اثبات کنم من مقصرم. پولیور او هیچ گاه پاره نمی شد چه بماند از عقب و در پشت سرش باز شده بود و ریشه گیاهان...

من اما زلیخا نماندم.

مرد همسایه پاک بود. بزرگوارهم بود پسرم دستش را برید. شکم او را هم. ترنج را هم اما پولیور یوسف پاره شد. چگونه باید اثبات می کردم که در بر روی یکی باز نشد. اگر این داستان را نفهمیدید از فردای بعد از این اتفاق اتاق شما ریشه گیاهان به طرز عجیبی از فرو افتادن ترنج ها و چاقوها جلوگیری خواهند کرد. چه خوشبخت بود زلیخا که پولیور وی پلاستیکی نبود با مارک ترکیه.

پسر پسرم می میرد. مرد مرد مرد همسایه هم. ترنج ترنج ترنج هم از بین می رود. من من من من ایمان می آورم به تمام معجزه های پست مدرنیسم و هویرل و برنتانو.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد