سخنی در باب «ضمیمه»

:: مسعود رحمتی

 

احساس می کنم

در بدترین دقایق این شام مرگ زای

چندین هزار چشمه خورشید ناگهان

می جوشد از زمین

                                     «احمد شاملو»

□□□

نشریه ای که شماره اول آن را ورق می زنید دارای ماهیتی فرهنگی است که اگر خدا خواست و مشکلات مترقبه ای پیش نیامد قرار است پانزدهم هر ماه منتشر شود.

«ضمیمه» شأن روشنفکرانه ای برای خود قائل است و گرایش انتقادی را مهمترین خصیصه خود می داند که نقادی رگ حیات روشنفکری است و معتقد است که هم جامعه و هم حکومت به روشنفکران نیاز دارند. روشنفکر وجدان نقاد جامعه است. بارزترین مظهر انتقادی روشنفکر سقراط است که خود را فروتنانه خرمگسی می خواند که با وزوز خود نمی گذارد اسب عظیم الجثه قدرت به تن آسایی خود خو کند و از این رو مشفقانه از حکومت می خواست که او را حفظ کند و سرزنش هایش را تحمل کند.


□□

«ضمیمه» از سویی دیگر خود را متعلق به آرمانها و ایده های مدرنیته می داند و معتقد است که «آگاه بودن از نسبیت اعتبارعقاید خویش، و با این حال قبول مسئولیت در قبال پایبندی به آنها ویژگی است که انسان متمدن را از نامتمدن متمایز می کند» ونیز مخاطب خود را مردمی می داند که با این ایده ها آشنا نیستند و معتقد است با تأثیرگذاری بر مردم می توان به تحقق آن ایده ها نزدیک شد. به این دلیل تلاش می کند در حد توان خود خوانندگانش را با ایده های مدرن آشنا کند. بینش خردگرایانه و پرسش گرایانه آنها را ارتقاء دهد و در نهایت با تأثیری که تلاش دارد در حوزه عمومی بگذارد باعث شود افراد در انتخابهای عمومی خود ، آگاهانه عمل کنند.

□□□

پس داشتن شأن روشنفکرانه و الزام به مخاطب قرار دادن بخش وسیع تری از مردم موجب می شود که «ضمیمه» در انتخاب مطالبش مساله محور باشد. در هر حوزه ای می توان دهها مقاله نوشت که در جای خود مهم و نیکوست. اما سوال این جاست که این مباحث تا چه حدی به درد جامعه ما می خورد و تا چه میزان از مشکلات فکری جامعه را کم می کند . چقدر به رشد فکری مردم کمک می کند که ای بسا شاید هنوز در مقدمات به سر می برند؟ اینکه ماشین نداشته باشیم و در مضرات ماشینیسم صحبت کنیم، گره از کدام کار ما می گشاید و می خواهیم به چه مقصودی کمک برسانیم. این قدر هم بی خبر نیستیم که این مباحث را بی فایده بدانیم و یا تلاش اندیشمندان محترمی که آخرین دستاوردهای فکری غرب را به ما می شناسانند انکار کنیم که ای بسا شناخت و فهم مدرنیته که مساله ماست  به چراغی نیاز دارد که پست مدرنیسم آن را روشن کرده است. اما فکر می کنیم این حجم عظیم ترجمه و توجه به مسایل فوق و غافل شدن از مباحث بنیادی تر و به خصوص این مقدار حضور پست مدرنیسم بیشتر از مد زمانه باشد. در مساله محور بودن «ضمیمه» نیز سعی می کنیم وارد مسائلی که اذهان توده را مشوش می سازندنشویم. هرچند به معرفت جامعه هم اهمیت زیادی می دهیم.

□□□□

آرزوی ما این است که با تداوم حضور خود به گسترش و تعمیق همین فضای نیم بند مطبوعات استان یاری رسانیم و در ضمن حفظ نشریه هم برایمان مهم است و تا زمانی که اصولمان اجازه دهد می خواهیم که باشیم. برای ادامه این حضور الزام داریم که گاهی نویسندگان ودست اندرکاران نشریه متاسفانه در مقام ممیزان ظاهر شوند و با حک و اصلاح و کوتاه کردن مطلب و تغییر برخی واژه ها مرتکب امری شوندکه گریزی از آن نیست.

اندازه کردن اندیشه های دیگران مخصوصاً اگر آن دیگران فهم و سواد بیشتری از توداشته باشند. کاری است دشوار و تلخ ، اما آنچه از این تلخی می کاهد امکان ایجاد تداوم فضایی فرهنگی است که افراد (مخصوصا‏‎‍ هنرمندان و اندیشمندان هرمزگانی ) بتوانند حداقل بخشی از از نظرات خود را بیان کنند و فکر نمی کنم اجابت این درخواست برای کسانی که در این ملک زندگی می کنندکار دشوار ی باشد . مگر تا حالا چیزی جز این بوده؟

مگر عادت نکرده ایم صبح که از خواب برمی خیزیم تا شب که به خواب می رویم خود را ممیزی کنیم. و مگر شاعر بزرگ ما حافظ نیست  با آن همه غمزه در کلام و کرشمه در بیان. نیاز به توضیح نیست که در چه موقعیت خاصی به سر می بریم و نمی دانیم از بختیاری ماست یا از شور بختی مان که کار خود را در این دوره آغاز کرده ایم. به هر حال شرایط نامعلوم است و حتماً باید از گذشته عبرت گرفت که هر نشریه و روز نامه ای را می توان تعطیل کرد و ازآنجا که قهرمان گرا نیستیم، نمی خواهیم با چاپ مقاله ای تند و تیز در هیأت دون کیشوت ظاهر شویم و احساس  می کینم از قهرمان شدن تا غیر قابل نقدبودن فاصله زیادی وجود ندارد و فکر می کنیم مرگ نیز به موقع خود خواهد آمد و لازم نیست به استقبالش برویم.

□□□□

اما چرا «ضمیمه»

تفکرات انضمامی که از راه ترجمه که فعلاً تنها راه تفکر ماست «ضمیمه» ی فرهنگ ما شده اند و ناگزیر با این ضمائم با فرهنگ ما مخلوط شده اند که از قضا ما خود نیز «ضمیمه» «تمدنی» دیگریم.

همین جا باید از آقای حاجی زاده سردبیر و رئیس شورای سیاست گذاری هفته نامه تمدن که امکان حضور «ضمیمه» را فراهم آورده اند تقدیر کنم و از همکاری بزرگوارانی به ویژه علیرضا محسنی و حسام نقوی که با ارائه مطالب  و یاری خود در شماره اول بر غنای «ضمیمه» افزوده اند کمال تشکر را دارم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد