تذکرة الفن

 

آن سوخته جمال ، آن تاخته برموال ، آن کان معانی ، صاحب عینک ته استکانی ، آن عبد فانی ، مظلوم بی نان و نشان شیخنا و مولانا از یاران شفیق و از ثابتان طریق بود.

گویند: «خدا مولای ما را رحمت کناد که پست مدرن ، در انجمن ، اول بار او پشت مدرن کرد.»

نقل است که می گفت: «پست مدرن ، پست مدرن ، پست مدرن» ، کسی گفت: «یا مولانا! پست مدرن چه بُود ؟» گفت: «چون نمی دانی چرا می گویی؟» گفت: «این نگویم ، چه کنم.»

نقل است شاعرانی چند گفتـند «آنچه ما سرودیم ، از کتاب مولانا سر درآورد و به یاد مولانا و لیکن چه حیف ...»

نقل است رییس انجمن گفت: «در طول ریاست ما ، در انجمن ، بیست هزار داد و فریاد کرده اند که نوزده هزار فقره آن مولای ما بوده است.» گفتند: «آن هزار تای دیگر از بود؟» گفت:«از ما بود که او را امر به سکوت می کردیم.»

«شیخنا لُرکا» می گفت:«صدهزار انجمن با او برفتم و کرامت ها از او بدیدم . یکی آن که در بلاد «آفریقیه» در او نظر کردم ؛ از همه رو سپیدتر بود و من به تعجب می نگریستم.» گفت: «یا لُرکا! این کرامت ما با کسی مگوی» گفتم: «حتما !»

نقل است روزی بر انجمن غزل فروشان گذشت ، اصحاب ، طلب کرامت کردند ، در حال ، آب غزل ها با غزلسرایان به هم در آمیخت و در دیوارهای انجمن بمالید. پس تمامی دیوارها سپید شد به برکت انفاس او ـ مد الله طول عمره ـ و کارخانه گچی هم در آن سال ، به حرمت او در آن جایگاه بادید آمد.

و پیوسته مریدان را گفتی: «دریغا که عمر ، در بیکاری و بطالت بگذراندیم.»

و گفت: «چهل سال بود تا ندانستم شعر کدام است ، حال دانستم مگر چه شد ؟»

و گفت: «اگر من از انجمن محروم مانم بر من بسی دشوارتر از آن بود که از شعر.»

نقل است در بیابان بی آب و علف ، کسی پیش او آمد. پس بر طریق انکار او را گفت:«شما در ملک ، هیچ انجمن شعر دارید.»

و چون وفاتش نزدیک آمد فریاد کشید و هیچ وقت کسی او را اینگونه ندیده بود ، می گفت:«هرگز ، هرگز» و جان بداد ، بزرگی او را به خواب بدید و گفت:«در حال در سبیل تو می خندم ، آن چه حال بود؟» گفت: «آوازی شنیدم که یا ملک الموت ! سخت بگیرش تا غزلی بگوید.»

مرا از آن حرف فریاد آمد ، گفتم:«هرگز ، هرگز» و جان بدادم.

نقل است شاگردی بر سر تربت مولانا نشسته بود ، گفت: «به خواب دیدم که تربت از هم باز شدی و مولانا به در آمدی و خواستی که به هوا بر پَرد .» گفتمی: «کجا می روی ؟» گفتی:«همچنان گویان می روم که ما را در ملکوت انجمن ها نهاده اند.»

و این از قاطعیت او بود ـ اعلی الله متامه ـ که بر عمل دنیوی خود ایستادگی می کرد در آخرت.

 

والسلام

مفتِ‌علن مفت‌علن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد