سعید آرمات با کتاب «صندلی خالی جای کدام سفر است» به شعرخوانی در میان علاقمندان به ادبیات پرداخت. در این برنامه که به دعوت کانون ادبیات ایران صورت پذیرفته بود آرمات پس از شعرخوانی دقایقی دربارهی کار خود صحبت کرد. در ادامه منتقدان برنامه هوشیار انصاری فر، احمد نادمی و محمد رمضانی فرخانی مجموعه شعر «صندلی خالی جای کدام سفر است» ـ دومین مجموعه شاعر ـ را مورد نقد و بررسی قرار دادند و به تبیین جایگاه این مجموعه در شعر دهه هفتاد پرداختند. به اعتقاد یکی از منتقدان بعضی از فاکتورهای موجود در این مجموعه برآیند جمعی دارد یعنی حاصل خلاقیت جمعی یا به زبانی دیگر دستآورد شرایط زمانی خاصِ آن دهه است و دیدگاه مشترک شاعران را نسبت به نوعی زیبا شناسی جدید است که نظرگاه مبتنی بر ارجاع به متن را شامل میشود.
به عنوان مثال استفاده از کلماتی مثل: این شعر، این سطر و کلماتی نظیر اینها که به نوعی ارجاع دادن خواننده به درون متن است. و این که پس از گذشت یک دهه این نوع تکنیکها چه جایگاهی در شعر خواهند داشت.
احمد نادمی در سخنانش عنوان داشت : با اعتقاد به اینکه بعضی از شعرهای این مجموعه با گذشت زمان همراه با تئوری های همان دوره فقط قابل نقد و بررسیاند به این نکته نیز اشاره کرد که تعدادی از شعرهای این مجموعه که البته کم هم نیستند می توانند حتی در دورههای بعد نیز حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند. به اعتقاد این منتقد دو شعر «این شامپو» و «در خیاط خانه» از بهترین شعرهای این مجموعهاند که به لحاظ زبانی حرفهایی برای گفتن دارند.
پس از احمد نادمی منتقد دوم، هوشیار انصاری فرد درباره اشعار این مجموعه گفت: آرمات در به کارگیری لحن محاوره برای اجرای شعرها که در دهه هفتاد یکی از مولفه های اصلی شعر به حساب می آید بر روی لبه تیز شمشیر راه رفته است.
وی در ادامه گفت: بدون آن که بخواهیم در باره این مجموعه قضاوتی بکنیم شعر های این مجموعه علاوه بر پذیرفتن اشکال جدید رویکردی به گذشته نیز دارند. رویکردی به وزن موسیقی یا مراعات نظیر، که این می تواند دو طیف مختلف را در برابر مجموعه قرار دهد. طیفی که معتقدند آرمات به دور از هیاهو و افراطی گری های موجود در دهه هفتاد سعی داشته از گذشته نیز غافل نماند. این طیف شاعر را ستایش خواهند کرد. طیف دیگر کسانی که معتقدند شاعر باید به نوعی جسارت بیشتری از خود نشان دهد و به جای ایجاد فرم باید به دفرمه کردن عناصر بپردازد.
رمضانی فرخانی منتقد سوم درباره اشعار خوانده شده توسط شاعر گفت: چیزی که در این شعرها برای من اهمیت دارد وجهه لیریک اشعار است و جنبه های غنایی شعرها که پسِ پشت همه عناصر زبانی و ساختاری خود را نشان می دهند، به اعتقاد ایشان جنبه های زبانی که در شعر دهه هفتاد به نوعی با احساس شاعر ضدیت دارند در اشعار این مجموعه نتوانسته اند جنبه غنایی موجود در اشعار را کم رنگ جلوه دهند.
آرمات خود درباره اشعار جدید خود گفت: این اشعار که برخلاف شعرهای دهه شصت از ساختار بلندتری برخوردارند و این یکی از ویژگی های شعر دهه هفتاد محسوب می شود، نیاز به تدوین تازه ای نیز دارند تدوینی که در آن سطرها بر اساس روابط طولی و قرار گرفتن در محور عمودی در کنار هم قرار نگرفته اند بلکه پاراگراف ها در عرض هم قرار دارند و هجوم تصویرها و عبارتهای حضور یافته در ذهن، شعر را به نوعی تبدیل به فضایی روان پریش کرده اند.
در پایان جلسه با شعر خوانی مجدد آرمات و اجرای چند شعر کوتاه توسط ایشان به پایان رسید.
لازم به توضیح می باشد که کانون ادبیات ایران در گروههای ششگانه شعر ، داستان ، ادبیات ملل ، ادبیات عامه ، ادبیات نمایشی و آموزش و پژوهش به فعالیت میپردازد. کانون ادبیات ایران در معرفی فعالیت های خود عنوان میدارد که این نهاد مدنی و فرهنگی سر آن دارد که با عنایت به تنوع زبانها ، لهجهها ، گویش ها ، فرهنگ ها و خرده فرهنگهای این مرز و بوم و با پرداختن به انواع علم ، ادب و تبویب قوالب و ساختارها و حوزههای امروزین آن بتواند در شکلگیری فعالیتی فراگیر و جریان ساز در عرصه ادبیات ایران ، به قدر بضاعت خود سهمی سزاوار داشته باشد.
از جمله افرادی که پیش از این در جلسات این کانون سخنرانی داشتهاند و یا آثارشان به نقد و بررسی گذاشته شده است می توان به حسن میرعابدینی ، احمد غلامی ، ضیا موحد ، شهریار وقفی پور ، حسین پاینده ، محمد علی بهمنی ، منوچهر آتشی و شمس لنگرودی اشاره کرد.